صورتفلکی یا پیکرآسمانی مجموعهای از ستارهها است که از دیدگاه زمینی به شکل خاصی تشبیه و نامگذاری شدهاست.[۱] در واقعیت سه بعدی، ستارگان یک پیکرآسمانی لزوماً به هم نزدیک نیستند و ربطی به هم ندارند. قرار دادن آنها در یک مجموعه صرفاً به خاطر نزدیکی ظاهری از دیدگاه زمینی است. دستهبندی ظاهری ستارگان به صورت پیکرهایآسمانی از نظر نشانیدهی و تهیه نقشههای آسانفهمِ آسمان مفید است. [۲]
مطالعات باستانشناسی نشان میدهد که نگارههای نقاشی شده بر روی دیوارهای غار لاسکو در جنوب فرانسه حاوی نشانههای نجومی است. گمان میشود خوشه ستارهای پروین در کنار خوشه قلائص (صورت فلکی گاو) بر روی این نگارهها نمایش داده شدهاست. [۳]
شاید انسانهای دوران پارینهسنگی (۳۰٬۰۰۰ تا ۲۶٬۰۰۰ سال پیش از میلاد) نخستین کسانی بودند که چهار جهت اصلی را تشخیص دادند. در اواخر دوره پارینهسنگی (۲۰٬۰۰۰ تا ۱۶۰۰۰ سال پیش از میلاد) در فرانسه هنر ساخت ابزارهای سنگی به اوج خود رسید و در آن هنگام اندیشه نخستین صورتهایفلکی پایه گذاری شد. این را در آثار باقیماندهٔ نقشهای درون غارهای این دوران میتوان یافت. در دره میرملاس و همیان در شمال کوهدشت لرستان نیز پناهگاههایی از این دوران وجود دارند. در این پناهگاهها نقشهای رنگدار زیادی است. حدود ۱۶٬۰۰۰ تا ۸٬۰۰۰ سال پیش از میلاد، کمکم اسامی گروههای ستارهای (صورتفلکی) به سه دستهٔ نمادین تغییر کرد. دنیای پایینی، میانی و بالایی. حدود ۱۰٬۰۰۰ سال پیش از میلاد، عصر یخبندان در اروپا به پایان رسید. با گرم شدن زمین، علفزارها و دشتهای اروپا جای خود را به جنگلها دادند و دوران نوسنگی آغاز شد. در این دوره، انسانها به جای شکار و جمعآوری غذا به کشاورزی و تولید غذا میپرداختند. از این رو نیاز آنها به وضعیت آب و هوا، و دانستن فصلها بیشتر شد. به این ترتیب به مسیر سالانه خورشید در آسمان توجه بیشتری کردند. میتوان گفت حدود ۵٬۶۰۰ سال پیش از میلاد، چهار صورت فلکی در آسمان شکل گرفته بودند: دو پیکر، سنبله، قوس و ماهی. آنها نمایانگر نقاط اعتدالها و انقلابهای آن زمان بودند و مبنای صورت فلکیهای منطقةالبروجی امروزی شد
. [۴]
[ صور فلکی | |
آبمار • آتشدان • ارابهران • اژدها • اسب بزرگ • اسب کوچک • اسکنه • آفتابپرست • بادبان • بزغاله • برساووش • بره • پیاله • پیکان • تاج جنوبی • تاج شمالی • تازیها • ترازو • تکشاخ • تلسکوپ • تلمبه • تور • توکان • جوی • چلپاسه • چلیپا • خرچنگ • خرس بزرگ • خرس کوچک • خرگوش • درنا • دلفین • دلو • دوپرگار • دوپیکر • دوشیزه • ذاتالکرسی • روباهک • زانوزده • زرافه • زن برزنجیر • ساعت • سپر • سکستان • سگ بزرگ • سگ کوچک • سنگتراش • سهپایه • سهسو • سیاهگوش • سیمرغ • شاهتخته • شکارچی • شلیاق • شیر • شیر کوچک • طاووس • عقاب • قطبنما • قنطورس • قیفاووس • کبوتر • کژدم • کشتیدم • کلاغ • کمان • کوره • کوهمیز • گاو • گاوران • گرگ • گونیا • گیسو • مار • مار باریک • مارافسای • ماکیان • ماهی • ماهی پرنده • ماهی جنوب • ماهی زرین • مثلث جنوبی • مرغ بهشتی • مگس جنوبی • میکروسکوپ • نهنگ • هشتک • هندی |
خرس بزرگ یا دُبّ اکبر نام یکی از صورتهای فلکی است. خرس بزرگ یکی از معروفترین صورت فلکیهای آسمان و همچنین مهمترین صورت فلکی فروردین ماه است. ۵ ستاره کاسه آبگردان آن با یکدیگر در ارتباط هستند و در یک جهت و با یک سرعت در فضا حرکت میکنند. شکل و وضعیت این صورت فلکی هر ۱۰۰٫۰۰۰ سال یکبار تغییر میکند و آن به این دلیل است که وضعیت دو ستاره انتهائی دسته آبگردان که عناق و قائد نام دارند نسبت به ۵ ستاره دیگر عوض میشود.
ستارههای دب اکبر
هفت ستارهٔ پر نورنقش دب اکبر (آبگردان یا ملاقه)را پدید میآورند چهار ستاره که کاسه را تشکیل میدهند با نام های دبه مراق فخذ ومغرز معروف اندکه همه اسامی عربی اند دبه به معنای خرس است ومراق به معنی گرده و فخذ ومغرز به ترتیب به معنایران وبن دمخرس اند ستارههایی که دستهٔ آب گردان را تشکیل میدهندبه نامهای قائد عناق وجون موسوم اند و باز هم نامهای عربی به معنای (جلو دار) و(بز غاله)اند ومعنای دقیق جون هنوز مورد اختلاف است در نزدیکی عناق ستاره کوچک سُها قرار دارد اعراب این دو ستاره را اسب و سوار مینامیدند.روشنی ظاهری هفت ستارهٔ آب گردان با هم فرق میکند جون پر نور ترین آنها ومغرز کم فروغ ترین شان است.
افسانهها
یکی از نخستین نامهایی که به این صورت فلکی داده شد (خرس بزرگ بود) دلیل این نام روشن نیست زیرا که ناظر به سختی میتواندطرح بدن خرس یا حیوان دیگری را در این صورت ترسیم کند. بنابر افسانهای کهن خرس نشان دهندهٔ کالیستو دختر شاه آرکادیا و معشوقهٔ ژوپیتر بود و ژوپیتر برای حفاظتش او را به شکل خرسی در آورد و بر آسمانها نهاد. بنابر افسانهای دیگر روح بزرگ خرس بزرگ را با قصد وعمد بر آسمان نهاد تا گاهشمار خرسهای زمینی باشد در نیم سالی که خرس بزرگبر ارتفاعی کم جای دارد همهٔ خرسهای زمینی در غارهای خود می مانند و خود را گرم نگه میدارند. وقتی خرس بزرگدر آسمان اوج میگیرد خرسها نیز غار هایشان را ترک میکنند زیرا تابستان آغاز شده.
نامهای دیگر
نامهای دب اکبر و آب گردان هنوز مصطلح اند نام علمی این صورت فلکی ترجمهٔ لاتینی خرس بزرگ یعنی ursa major است در انگلستان این صورت را گاو آهن یا ارابه نامند در پارسی نیز این صورت فلکی هفت اورنگ است.
دانستنیهای دیگر
با نگاه دقیق تر به دب اکبر شاهد حضور چند کهکشان در آن هستیم، در قسمت شمالی آن M۸۱ و M۸۲ حضور دارند که در حدود ۱۰ میلیون سال نوری از ما فاصله دارند. M۸۱ یک کهکشان مارپیچی از قدر هفتم است که با دوربینهای کوچک به شکل بیضوی و به رنگ شیری –سفید دیده میشود. M۸۲ را هم که یک کهکشان مارپیچی است میتوان با دوربینهای دو چشمی مشاهده نمود اما نسبت به M۸۱ کوچکتر و دارای فقط ۲۵ درصد از درخشندگی M۸۱ است.
خَرچَنگ یا سَرَطان نام یکی از صورتهای فلکی و چهارمین برج از برجهای دوازدهگانه است و در شبهای بهار قابل مشاهده است. بین صورتهای فلکی دوپیکر از خاور و شیر از سوی باختر واقع شدهاست.
طبق افسانههای یونان باستان صورت فلکی سرطان توسط هرا در آسمان قرار گرفت. هرا که از عشق بازی زئوس شوهر خود با آلکمنه مادر هرکول خشمگین شده بود تصمیم گرفت که هرکول را به هر ترتیبی که شده بکشد. او خیلی سعی کرد که هرکول را بکشد ولی همیشه شکست میخورد.بعد از مدتی هرکول یک گناه بسیار بزرگ مرتکب شد و برای بخشوده شدن باید دوازده کار سخت را انجام دهد. یکی از این کارها از بین بردن مار غول پیکر (نج) صورت فلکی حیه (Hydra) بود این مار وقف شدهی هرا بود. در هنگام جنگ هرکول با Hydra هرا این خرچنگ غول پیکر را فرستاد تا کمک Hydra باشد. جنگ سختی در گرفت و مار نه سر پاشنه پای هرکول را زد. ولی به خاطر قدرت بسیار زیاد هرکول او با پایش خرچنگ را له کرد.
هرا برای قدردانی از این خرچنگ نقش او را در آسمان قرار داد.
ارابه ران یا ممسک الاعنه یکی از صورتهای فلکی یا پیکرهای آسمانی است.
در بالای سر پیکر آسمانی گاو، چند ضلعی بزرگی به نام ارابه ران (Auriga) قرار دارد. درخشانترین ستارهٔ این پیکر آسمانی، بزبان (عیوق، Capella) است که ششمین ستارهٔ درخشان آسمان میباشد. عیوق در ادبیات فارسی استعاره از بلندای آسمان و کمال است. ستارهای که از نظر رنگ شبیه به خورشید، ولی در حقیقت بسیار بزرگتر از آن است و بر بازوی راست ارابه ران قرار دارد. بعد از این ستاره، از نظر درخشش، ستارهٔ منکب العنان، در شانهٔ ارابه ران است. جنوبیترین ستارهٔ این چند ضلعی، متعلق به صورت فلکی گاو است.
در مرکز این پیکر، چندین خوشهٔ باز و کم نور (m38,m36) قرار دارند که با چشم غیر مسلح قابل رویت اند. ارابه ران، همیشه افساری در دست و یک بز و دو بزغاله به همراه دارد. در یکی از داستانها، ارابه ران همان هفستوس، پسر لنگ زئوس و هرا است. هفستوس، خدای آتش و حامی هنرمندانی بود که با فلز و آهن کار میکردند. او، به دلیل اینکه پیمودن مسافتهای طولانی با پای لنگ برایش دشوار بود، ارابه را اختراع کرد!
منطقةالبروج یا فلکالبروج (نیسنگ پرهون). منطقهای از آسمان به صورت یک نوار دایرهشکل که تقریباً معادل ۹ درجه از بالا و ۹ درجه از پایینِ دائرةالبروج را میپوشاند. ۱۲ عدد از صور فلکی در آن قرار دارند و ظاهراً (از دید ساکنان کرهٔ زمین) به نظر میآید که خورشید، ماه و پنج سیارهٔ تیر، ناهید، بهرام، مشتری و کیوان (یعنی سیارههایی که با چشم غیرمسلح دیده میشوند) در این محدوده از آسمان در حال حرکت هستند.
تقسیمبندی منطقةالبروج
بر اساس تقسیمبندی دائرةالبروج به دوازده بخش مساوی (هر بخش معادل ۳۰ درجه)، منطقةالبروج را نیز به همان ۱۲ بخش مساوی تقسیم میکنند و هر بخش را یک برج مینامند. اما برای مشخص کردن قسمتهای مختلف منطقةالبروج، عمدتاً از نام ۱۲ صورت فلکی که در این منطقه قرار دارند استفاده میشود. نام این صور فلکی در زیر آمده است. نکتهٔ خیلی مهم در مورد ارتباط این ۱۲ صورت فلکی با دوازده برجِ منطقةالبروج، این است که با وجود همنام بودن آنها، محل قرار گرفتن هر صورت فلکی با برجِ همنامِ آن یکسان نیست. دلیل این مطلب پدیدهای به نام تقدیم اعتدالین است.
صورتهای فلکی دوازدهگانه
شکل ۱۲ صورت فلکی منطقةالبروج
نام صور فلکی دوازدهگانهٔ منطقةالبروج عبارت است از:
1. حمل، قوچ
2. ثور، گاو
3. جوزا، دو پیکر
4. سرطان، خرچنگ
5. اسد، شیر
6. سنبله، دوشیزه
7. میزان، ترازو
9. قوس، کمانگیر
10. جدی، بزغالهٔ نر
11. دلو، آب کش
12. حوت، ماهی