نیکولا تسلا (nikola tesla) دانشمند صربستانی - آمریکایی متولد ۱۰ جولای ۱۸۵۶ در دهکدهی اسمیلیان امپراتوری اتریش (کرواسی کنونی) است. تسلا عناوین علمی زیادی از جمله مخترع، مهندس برق، مهندس مکانیک، فیزیکدان و دانشمند آیندهنگر را به خود اختصاص داده است. معروفترین دستاورد این دانشمند بزرگ، سیستم تامین برق مدرن جریان متناوب یا AC است.
نیکولا تسلا در امپراتوری اتریش به دنیا آمده بود و تحصیلاتی عالی در علوم فیزیک و مهندسی داشت. او در دههی ۱۸۸۰ با کار در شرکتهای مربوط به فناوریهای ارتباطی و همچنین شرکت Continental Edison، تجربیات مفیدی در علوم الکتریسیته کسب کرد. پس از مهاجرت به آمریکا در سال ۱۸۸۴ و فعالیت کوتاه در شرکت Edison Machine Works، این شرکت را برای پیگیری ایدههای خلاقانهی خود ترک کرد. او با کمک شرکای تجاری خود تعدادی آزمایشگاه و شرکت برای توسعهی طرحهای خود در زمینههای مهندسی مکانیک و برق در نیویورک تاسیس کرد. پتنت موتور القایی جریان متناوب و پتنتهای مرتبط با فناوریهای چندفازی، از دستاوردهای او در این مدت بودند که تسلا با فروش آنها به شرکت وستینگهاوس الکتریک، توانست درآمد مناسبی کسب کند.
در سال ۱۸۸۷، تسلا موتوری القایی اختراع کرد که از برق جریان متناوب استفاده میکرد. این نوع از جریان الکتریسیته در آن سالها در حال توسعه بود و ولتاژ بالا در مسافتهای طولانی، از مزیتهای خاص آن بود. موتور تسلا برای گردش از جریان چندفازی استفاده میکرد. این جریان برای گردش موتور، یک میدان مغناطیسی دوار ایجاد میکرد. این موتور برای فعالیت خود به کموتاتور یا جابجاگر جهت جریان نیازی نداشت و در نتیجه به سادگی عمل میکرد.
پس از ثبت پتنت موتور القایی، مشاوران تسلا به او پیشنهاد دادند که آن را بهصورت عمومی به نمایش بگذارد. آنها در ۱۶ می سال ۱۸۸۸، موتور را در انجمن مهندسان برق آمریکا به نمایش گذاشتند. مهندسان شاغل در شرکت وستینگهاوس، محصول تسلا را دیده و آن را به جورج وستینگهاوس گزارش دادند. شرکت وستینگهاوس مدتها بود که به دنبال موتوری با انرژی برق متناوب میگشت و اختراع تسلا میتوانست کمک بزرگی برای آنها محسوب شود.
در نهایت پیشنهاد خرید پتنت به تسلا و وکلایش ابلاغ شد و آنها حق استفاده از این پتنت را به قیمت بالایی به شرکت Westinghouse فروختند. طبق آن قرارداد، ۶۰ هزار دلار بهصورت نقدی و سهام و ۲.۵ دلار بابت هر اسب بخار انرژی تولید شده توسط هر موتور به تسلا و همکارانش پرداخت میشد. علاوه بر آن، شرکت وستینگهاوس، نیکولا را به مدت یک سال و با حقوق بالای ۲ هزار دلار در ماه (برابر با ۵۳ هزار دلار کنونی) استخدام کرد تا به عنوان مشاور بخش برق و ساخت و تولید کارخانه در آزمایشگاههای پیتزبورگ مشغول به کار شود.
پس از مدتی که از قرارداد تسلا و وستینگهاوس گذشت، رقابت میان شرکتهای الکتریکی ادیسون، وستینگهاوس و تامپسون-هیوستون شدت گرفت و پس از آن نیز، دوران رکود اقتصادی دههی ۱۸۹۰ فرارسید. در این دوران، وستینگهاوس نمیتوانست به تعهدات خود در قبال تسلا عمل کند و مدیر آن با معذرتخواهی از او، اعلام کرد که تسلا باید مطالباتش را از این پس از بانکها درخواست کند. در نهایت تسلا قرارداد خود را با شرکت لغو کرد. ۶ سال بعد، وستینگهاوس پس از عقد قراداد اشتراک پتنت با شرکت جنرال الکتریک (که از ادغام ادیسون و تامپسون-هیوستون ایجاد شده بود)، ۲۱۶ هزار دلار برای خرید حق استفاده از پتنت، به تسلا پرداخت کرد.
تسلا پس از فروش حق اختراع خود، درآمد بالایی بهدست آورد و توانست آزمایشها و ایدههای شخصی خود را پیگری کند. او در سال ۱۸۸۹ آمایشگاهی را که پک و براون برایش اجاره کرده بودند ترک کردو در سالهای بعدی در آزمایشگاههای و کارگاههای شخصی خود به همراه کارمندان مختلف کار کرد. او در این سالها آزمایشات بلندپروازانهی زیادی را تجربه کرد.
نیکولا در سال ۱۸۸۹ با تحقیقات هاینریش هرتز در زمینهی امواج الکترومغناطیسی آشنا شد و علاقهی زیادی به مطالعه و پیشرفت در این زمینه در او ایجاد شد. او در یکی از آزمایشات خود تلاش کرد تا یک سیمپیچ القایی را با یک ژنراتور سرعت بالا برقدار کند که فرکانس بالا باعث ذوب شدن مادهی عایق موجود در سیمپیچ شد. به همین دلیل تسلا طرحی جدید ایجاد کرد وبه جای مادهی عایق از هوا استفاده کرده و در نهایت سیستم سیمپیچ القایی خود با نام تسلا را اختراع کرد. او در سال ۱۸۹۱ اختراع خود را ثبت کرد و در همان سال نیز مجوز شهروندی ایالات متحدهی آمریکا را بهدست آورد.
این دانشمند بزرگ از ابتدای سال ۱۸۹۰ تمرکز خود را روی توسعهی سیستم روشنایی بیسیم گذاشت. او تلاش کرد تا به کمک کوپلینگهای القایی و مقاومتی و استفاده از جریان ولتاژ بالای متناوب، برق را بهصورت بیسیم منتقل کند. تسلا ارائههای متعددی برای مردم انجام داد و در چند تلاش موفق، توانست لامپهای روشنایی را بدون اتصال سیم و بهصورت القایی روشن کند. در سالهای بعدی و در طول این دهه، تمرکز اصلی نیکولا روی این سیستم بود. سرمایهگذاران متعدد در این دوران با او همکاری کردند اما هیچکدام نتوانستند محصولی تجاری از اختراع او تولید کنند.
تسلا از سال ۱۸۹۲ تا ۱۸۹۴ بهعنوان معاون انجمن مهندسان برق آمریکا (که امروزه با نام IEEE شناخته میشود) فعالیت کرد.
تسلا تلاشهای زیادی برای اختراع دستگاهی به منظور تولید بهتر جریان متناوب انجام داد. در نهایت در سال ۱۸۹۳ او یک سیستم نوسان ساز اختراع کرد که با انرژی بخار به حرکت در میآمد. روش کار نوسان ساز تسلا به این صورت بود که بخار از یک سمت وارد شده و از سوراخهای آن خارج میشد. این حرکت بخار، پیستونی را که به یک آرماتور متصل بود به حرکت در میآورد. حرکت بالا و پایینی آرماتور و لرزش آن با سرعت بالا، یک میدان مغناطیسی متناوب تولید میکرد. در نهایت این میدان منجر به تولید جریان برق متناوب در سیمپیچهای موازی دستگاه میشد. این دستگاه پیچیدگیهای زیادی در بخش بخار داشت و هیچگاه به راهحلی مهندسی برای تولید برق منجر نشد.
در سال ۱۸۹۳، ادوارد دین آدامز، مدیر شرکت تولید و بهرهبرداری تجهیزات در آبشار نیاگارا، از تسلا برای انتخاب بهترین سیستم و تجهیزات تولید برق از انرژی این آبشار مشاوره خواست. در آن زمان شرکتهای مختلفی، ژنراتورها و تجهیزات تولید برق میساختند که در انواع مختلف ۲ فاز، ۳ فاز و جریان مستقیم با ولتاژ بالا تولید میشدند. تسلا به آدامز پیشنهاد کرد که از سیستم ۲ فازی جریان متناوب استفاده کند. او نیز پیرو مشاورهی تسلا، قراردادی برای ساخت سیستم تولید برق متناوب با وستینگهاوس الکتریک امضا کرد و برای طراحی وساخت سیستم توزیع برق متناوب نیز قراردادی با جنرال الکتریک تنطیم کرد. پس از این پروژه، آدامز که جذب ایدهها و نبوغ تسلا شده بود، به او کمک کرد تا شرکت مستقل خود با نام Nikola Tesla Company را تاسیس کند.
در سال ۱۸۹۵، ساختمانی که آزمایشگاه تسلا در آن قرار داشت، طعمهی آتش شد و بسیاری از پروژههای در حال اجرا، طرحها و نمونههای اولیهی او از بین رفتند.
تسلا در سال ۱۸۹۴ ازمایشات متعددی در زمینهی تصویربرداری به کمک اشعهی ایکس انجام داد. او به صورت اتفاقی و در جریان آزمایشهای خود تصاویری ثبت کرده بود که میتوان آنها را به عنوان تصاویر اشعه X شناخت. اما ویلهلم کنراد رونتگن فردی است که از او به عنوان مخترع اشعهی X یاد میشود. به هر حال پس از اعلام کشف این اشعه در سال ۱۸۹۵ از طرف رونتگن، تسلا در سال بعد تلاش کرد تا نمونههای خودش از این فناوری را تولید کند. او در جریان تلاش برای پیشرفت در این زمینه، متوجه خطرات این اشعهها برای بدن شد. البته بعدا مشخص شد که خسارتهای بدنی وارد شده به خاطر وجود اوزون در آزمایشات بوده است.
در سال ۱۸۹۸، نیکولا تسلا قایقی با قابلیت کنترل از راه رادیویی معرفی کرد. این قایق با استفاده از رادیوکنترل Coherer کنترل میشد و تسلا عنوان Teleautomation را برای آن انتخاب کرده بود. افرادی که شاهد ارائهی محصول تسلا بودند، با تعجب زیاد به آن نگاه کرده و آن را جادویی میدانستند. تسلا تلاش کرد تا طرح خود را به ارتش ایالات متحدهی آمریکا بفروشد اما موفق نشد.
یکی از بزرگترین و بلندپروازانهترین پروژههای تسلا، در مورد انتقال برق بهصورت بیسیم بوده است. پس از موفقیتهای اولیه در روشنایی بیسیم، تسلا تمام تمرکز خود را در دههی ۱۸۹۰ تا سال ۱۹۰۶ روی این پروژه گذاشت. او اعتقاد داشت نه تنها میتوان انرژی برق را تا مسافتهای زیاد به صورت بیسیم منتقل کرد، بلکه میتوان ارتباطات بیسیم با مسافتهای طولانی را نیز گسترش داد.
او آزمایشهای متعددی در این زمینه انجام داد و در نهایت به این نتیجه رسید که اتمسفر زمین، رسانا است. در ادامه تسلا طرحی متشکل از بالونهای متعدد برای تولید، دریافت و انتقال جریان الکتریسیته منتشر کرد.
در سالهای بعدی تسلا با جذب سرمایهگذار، آزمایشگاهی در Colorado Springs تاسیس کرد تا در ارتفاع زیاد به آزمایش ایدهی خود بپردازد اما هیچگاه نتوانست به نتیجهای عملی در این زمینه برسد. در خلال آزمایشهای انتقال بیسیم برق، نیکولا ادعا کرد که سیگنالهای مبهم در آزمایشگاه خود دریافت کرده که آنها را پیامهای موجوداتی از خارج از زمین تفسیر کرد.
در شمارهی ژوئن سال ۱۹۰۰ مجلهی Century، مقالهای در مورد یافتهها و اختراعات تسلا با عنوان The Problem of Increasing human Energy منتشر شد که تلاش کرده بود سیستم بیسیم او را نیز توضیح دهد. البته این مقاله بیشتر تبدیل به یک رسالهی فلسفی طولانی شده بود تا مقالهای علمی و قابل فهم. در نهایت میتوان این مقاله را نمادی برای نشان دادن ابهت یافتههای تسلا و آزمایشگاه کلرادو نامید.
در ادامهی تحقیقات این پروژه، تسلا در سال ۱۹۰۱ توانست جی پیرپونت مورگان را قانع کند تا کمکی ۱۵۰ هزار دلاری برای پیشرفت تحقیقات سیستم بیسیم به او بکند. در نهایت قرارداد امضا شد و تسلا شروع به ساخت برج Wardenclyffe کرد تا پروژهی بلندپروازانهی خود را پیگیری کند.
در همین زمان، مارکونی (Marconi) که پیش از این یافتههایی کلی در مورد ارتباطات رادیویی بهدست آورده بود، توانست اولین پیام رادیویی جهان را ارسال کرده و تسلا را در این رقابت شکست دهد. در نتیجهی این شکست تسلا باز هم برای جذب سرمایه تلاش کرد اما موفق نشد. در سالهای بعدی بسیاری از سرمایهگذاران و منتقدان، آزمایشات تسلا را بیهوده دانسته و برای سرمایهگذاری روی طرحهای مارکونی تلاش کردند. برج Wardenclyffe نیز به بزرگترین شکست تسلا در زندگی بدل شد و او مجبور شد برای پرداخت بدهیهایش آن را بفروشد.
در سالهای بعدی تسلا تلاش زیادی برای جذب سرمایهگذار یا فروش پتنتهایش داشت اما عملا در سال ۱۹۲۵ به یک ورشکسته تبدیل شد.
تسلا در سن ۵۰ سالگی و در سال ۱۹۰۶، یک توربین بدون پرهی ۲۰۰ اسب بخاری با سرعت گردش ۱۶ هزار دور در دقیقه معرفی کرد. او تلاش زیادی کرد تا این توربین را تجاری کند اما در این زمینه هم موفق نبود. در نهایت او ایده را به شرکت تولید ابزار دقیق فروخت. در نهایت این طرح در سرعتسنج خودروهای لوکس استفاده شد.
نیکولا تسلا فردی منظم، سختکوش و البته تنها بود. او ساعتهای زیادی را به کار اختصاص میداد و زمان غذا خوردن، ورزش کردن و کار او بسیار دقیق و حساب شده بود. او به ظاهر خود اهمیت زیادی میداد و از جمله باوقارترین دانشمندان زمان خود بود.
حافظهی نیکولا تسلا بسیار قوی بود. او کتابهای زیادی میخواند و آنها را به طور کامل حفظ میکرد. او حافظهی تصویری دقیقی نیز داشت و تنها با شنیدن نام یک جسم، جزئیات آن را به خوبی به یاد میآورد. تسلا به ۸ زبان زندهی دنیا از جمله صربستانی، چک، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، مجارستانی، ایتالیایی و زبان لاتین مسلط بود.
نیکولا تسلا هیچگاه ازدواج نکرد. او در جایی عنوان کرده بود که تصور میکند شخصیتش برای یک زن ارزشی ندارد. او در بسیاری از مواقع به عنوان مدافع حقوق زنان شناخته شده و البته انتقادهایی در مورد تلاش زنان برای انجام رفتارهای مردانه داشته است. از نظر او زنان در تلاش برای افزایش قدرت خود، در حال تبدیل شدن به مردان بودهاند. در سالهای پایانی عمر تسلا عنوان کرده بود که ازدواج نکردن یکی از بزرگترین فداکاریهای او برای کارش بوده است.
نیکولا تسلا در ۷ ژانویهی سال ۱۹۴۳ در سن ۸۶ سالگی از دنیا رفت. او روز آخر عمر خود را در اتاق ۳۳۲۷ هتل نیویورکر گذراند و جسدش ۲ روز بعد توسط خدمتکار هتل پیدا شد. خواهرزادهی او تلاش زیادی کرد تا داراییهای تسلا را به زادگاهش بازگرداند و این اتفاق در سال ۱۹۵۲ رخ داد و ۸۰ صندوق بزرگ، تمام آنچه از داراییهای تسلا مانده بود را به بلگراد بازگرداندند. در سال ۱۹۵۷ نیز خاکستر نیکولا تسلا از آمریکا به بلگراد منتقل شد و از آن روز در یک گوی طلایی در موزهی نیکولا تسلا نگهداری میشود. از مرگ نیکولا تسلا تاکنون، شرکتها، گروهها، مکانها و جوایز متعددی به نام این دانشمند بزرگ ثبت شدهاند.
یک مطالعه جدید از ناسا میگوید زمین طی قرن گذشته حدود 10 متر از محور خود منحرف شده است.
به گزارش ایسنا و به نقل از تکتایمز، دانشمندان ناسا در جدیدترین مطالعه خود دریافتهاند که محور کره زمین در قرن اخیر حدود 10 متر جابجا شده است. آنها گرمایش جهانی را مقصر میدانند که منجر به توزیع مجدد وزن در سطح سیاره به عنوان یک منبع اولیه شده است.
مطالعات اخیر انجام شده توسط ناسا نشان میدهد که انسانها باعث شدهاند که زمین در حین چرخش در محور خود، کج شود.
بر اساس اندازهگیریهای قرن بیستم، دانشمندان توانستند کشف کنند که محور چرخش زمین حدود 10 سانتی متر در سال جابجا یا منحرف شده است که نهایتا در طول قرن گذشته، زمین بیش از 10 متر از محور خود منحرف شده است.
حرکت زمین در مسیر عجیب
بخشی از دلیل اینکه زمین در حال چرخش ناهمگون در محور خود است، توزیع نامناسب جرم در سطح آن است.
زمین کاملا کروی نیست و در واقع یک کره بیضیشکل است که از طرف دو قطب خود کمی کشیده شده است. به همین دلیل هنگامی که در محور چرخش خود میچرخد، لنگ میزند و تکان میخورد. این روند "حرکت قطبی" نامیده میشود.
با این حال، محققان ناسا معتقدند که سه عامل وجود دارد که عمدتا مسئول کج شدن زمین هستند: ذوب شدن یخها، حرکت گوشته و بازگشت یخبندانی(که طی آن، سطح زیرین یخچالها به علت فشار وارده زیاد، برآمده میشوند و پس از آب شدن یخچال به حالت اول بازمیگردند).
"سورندرا آدیکاری" از آزمایشگاه پیشران جت ناسا گفت: توضیح سنتی این است که یک فرآیند به نام واکنش یخبندان، مسئول این تغییر حرکت محور چرخش زمین است. اما اخیرا، بسیاری از محققان پیشبینی کردهاند که فرآیندهای دیگر نیز میتوانند تاثیرات بالقوه زیادی بر روی آن داشته باشند.
توزیع مجدد جرم بر روی زمین در قرن گذشته، به ویژه ذوب شدن صفحات یخ و پیوستن آن به اقیانوس گرینلند، بر چرخش طبیعی سیاره تأثیر گذاشته است. در حالی که یخ در نقاط مختلف جهان به علت افزایش دمای ناشی از تغییرات اقلیمی ذوب میشود، گرینلند به دلیل محل استقرارش مظنون اصلی است.
در طول قرن بیستم، 7500 گیگاتن از یخهای گرینلند در اقیانوس ذوب شده است.
با این وجود، دو علت دیگر به طور طبیعی رخ میدهد. در طول آخرین عصر یخبندان در حدود 26 هزار سال پیش، قسمت زیادی از وسعت زمین با یخچالهای سنگین پوشیده شده و باعث شده بود که سطح زمین تحت فشار باشد و از کناره یخچالها بیرون بزند.
با این حال، زمانی که یخچالها ذوب میشوند، زمین به آرامی به حالت اولیه خود بازمیگردد. این چیزی است که دانشمندان به آن، "بازگشت یخبندانی"(glacial rebound) میگویند و به دلیل آنکه روند بسیار آهستهای دارد، زمین هنوز از آخرین عصر یخبندان تاکنون از اثر آن رها نشده است.
حرکت گوشته نیز حرکتی در صفحات زیرین زمین است که ناشی از گرمای هسته سیاره است.
چه کار میتوان کرد؟
در حالی که نژاد بشر نمیتواند کاری برای کنترل بازگشت یخبندانی و حرکت و انتقال گوشته انجام دهد، اما میتواند توزیع جرم در اثر آب شدن یخها را مدیریت کند. اگر گرینلند به دلیل تغییرات آب و هوایی همچنان یخ از دست بدهد، حرکت قطبی نیز احتمالا سرعت میگیرد.
این مطالعه در نشریه Earth and Planetary Science Letters منتشر شده است.
یک مطالعه جدید از ناسا میگوید زمین طی قرن گذشته حدود 10 متر از محور خود منحرف شده است.
به گزارش ایسنا و به نقل از تکتایمز، دانشمندان ناسا در جدیدترین مطالعه خود دریافتهاند که محور کره زمین در قرن اخیر حدود 10 متر جابجا شده است. آنها گرمایش جهانی را مقصر میدانند که منجر به توزیع مجدد وزن در سطح سیاره به عنوان یک منبع اولیه شده است.
مطالعات اخیر انجام شده توسط ناسا نشان میدهد که انسانها باعث شدهاند که زمین در حین چرخش در محور خود، کج شود.
بر اساس اندازهگیریهای قرن بیستم، دانشمندان توانستند کشف کنند که محور چرخش زمین حدود 10 سانتی متر در سال جابجا یا منحرف شده است که نهایتا در طول قرن گذشته، زمین بیش از 10 متر از محور خود منحرف شده است.
حرکت زمین در مسیر عجیب
بخشی از دلیل اینکه زمین در حال چرخش ناهمگون در محور خود است، توزیع نامناسب جرم در سطح آن است.
زمین کاملا کروی نیست و در واقع یک کره بیضیشکل است که از طرف دو قطب خود کمی کشیده شده است. به همین دلیل هنگامی که در محور چرخش خود میچرخد، لنگ میزند و تکان میخورد. این روند "حرکت قطبی" نامیده میشود.
با این حال، محققان ناسا معتقدند که سه عامل وجود دارد که عمدتا مسئول کج شدن زمین هستند: ذوب شدن یخها، حرکت گوشته و بازگشت یخبندانی(که طی آن، سطح زیرین یخچالها به علت فشار وارده زیاد، برآمده میشوند و پس از آب شدن یخچال به حالت اول بازمیگردند).
"سورندرا آدیکاری" از آزمایشگاه پیشران جت ناسا گفت: توضیح سنتی این است که یک فرآیند به نام واکنش یخبندان، مسئول این تغییر حرکت محور چرخش زمین است. اما اخیرا، بسیاری از محققان پیشبینی کردهاند که فرآیندهای دیگر نیز میتوانند تاثیرات بالقوه زیادی بر روی آن داشته باشند.
توزیع مجدد جرم بر روی زمین در قرن گذشته، به ویژه ذوب شدن صفحات یخ و پیوستن آن به اقیانوس گرینلند، بر چرخش طبیعی سیاره تأثیر گذاشته است. در حالی که یخ در نقاط مختلف جهان به علت افزایش دمای ناشی از تغییرات اقلیمی ذوب میشود، گرینلند به دلیل محل استقرارش مظنون اصلی است.
در طول قرن بیستم، 7500 گیگاتن از یخهای گرینلند در اقیانوس ذوب شده است.
با این وجود، دو علت دیگر به طور طبیعی رخ میدهد. در طول آخرین عصر یخبندان در حدود 26 هزار سال پیش، قسمت زیادی از وسعت زمین با یخچالهای سنگین پوشیده شده و باعث شده بود که سطح زمین تحت فشار باشد و از کناره یخچالها بیرون بزند.
با این حال، زمانی که یخچالها ذوب میشوند، زمین به آرامی به حالت اولیه خود بازمیگردد. این چیزی است که دانشمندان به آن، "بازگشت یخبندانی"(glacial rebound) میگویند و به دلیل آنکه روند بسیار آهستهای دارد، زمین هنوز از آخرین عصر یخبندان تاکنون از اثر آن رها نشده است.
حرکت گوشته نیز حرکتی در صفحات زیرین زمین است که ناشی از گرمای هسته سیاره است.
چه کار میتوان کرد؟
در حالی که نژاد بشر نمیتواند کاری برای کنترل بازگشت یخبندانی و حرکت و انتقال گوشته انجام دهد، اما میتواند توزیع جرم در اثر آب شدن یخها را مدیریت کند. اگر گرینلند به دلیل تغییرات آب و هوایی همچنان یخ از دست بدهد، حرکت قطبی نیز احتمالا سرعت میگیرد.
این مطالعه در نشریه Earth and Planetary Science Letters منتشر شده است.