کنکاشی در ماهیت " ماده ، فضا و زمان "در جهان هستی واقعیت های زیادی وجود دارد که در مورد چیستی و ماهیت وجود آنها پاسخ روشن و قانع کننده ای داده نشده است . پاسخ های داده شده در بسیاری از موارد مبهم و بسیار پیچیده بوده و حتی برای فیزیکدانان برجسته هم قابل درک نیست . حال باید پرسید ،اگر فرضیه ای برای دانشمندان و حتی آیندگان هم قابل درک نباشد چقدر ارزش گفتن دارد؟ به عنوان مثال یکی از نظریات مطرح در مورد زمان این است:"زمان بعد چهارم ماده است"حال ما چگونه می توانیم این مطلب را درک کنیم و بفهمیم؟ زمانچه ربطی به بعد چهارم ماده دارد؟ چگونه است که سه بعد ماده با هم سنخیتی دارند و یک دفعه بعد چهارم آن هیچ سنخیتی و تشابهی با سه بعد دیگر ندارد و در عین حال در کنار آنهاست و بعد چهارم ماده است آیا این یک نظریه ی انحرافی در شناخت زمان نیست؟ چه کسی توانسته آن را بفهمد و برای خودش حل کند ؟ اگر منصفانه بنگریم، واقیت این است که در عالم فیزیک در بعضی موارد ، کشفیات و نتایجی به دست آمده که به صورت فرضیه و یا نظریه بیان شده است، حاصل محاسبات و پیشبینی های ریاضی،به ویژه بررسی و اقتباس هندسه مبهم نا اقلیدسی ،ریمان و گاوس بوده است که البته در جای خود صحیح و بسیار ارزشمند است. ولی در بعضی موارد کسانی که به این نتایج ،در بیان ماهیت و نحوه عمل و در نتیجه در تفسیر و توجیه کشفیات بدست آمده و نظریه سازی نتوانستند راه روشنی در پیش گیرند و نظریه ی درستی برای آنها بیان کنند وبه سوالات مطرح شده پاسخ قابل قبولی بدهند لذا با توجه به این مسائل به پاره ای از سوالات اساسی که در دانش فیزیک وجود دارد اشاره می کنیم و پاسخ آنهارا با توجه به نظریه خود بیان می کنیم 1- آیا یک ذره بی نهایت بار قابل تجزیه و تقسیم شدن است؟برای وجود جهان هستی لازم و ضروری استکه یک ذره مطلق و غیر قابل تجزیه وجود داشته باشد چون اگر قرار باشد که ذرات بی نهایت بار قابل تجزیه و تقسیم شدن باشند،به صفر و هیچ می رسند و این از مسلملت پذیرفته شده دانش ریاضی است اگر چیزی را بی نهایت بار تقسیم کنیمبه صفر و هیچ می رسیم . آنگاه باید بپذیریم که جهان از هیچ به وجود آمده است واینغیر قابل قبول است چون نمی شود وجود جهان از هیچ باشد 2 - آیا ماده و فضا بی نهایت است؟
ماده و فضا نمی تواند بی نهایت باشد چون بینهایت را نمی تواند تقسیم کرد ، در حالی که ما می توانیم فضا را تقسیم کنیم مثلا بگوییم فضای سمت راست و فضای طرف چپ ما و یا یک متر مکعب از فضا را درنظر بگیریم.
بینهایت نه قابل تقسیم است نه ابتدا و انتها دارد حال آنکه ما می توانیم یک نقطه از فضا را به عنوان ابتدا در نظر بگیریم و در این صورت اگر بگوییم انتهای آن در بینهایت است سخن باطلی گفته ایم چون داشتن ابتدا با قوانین حاکم بر بینهایت سازگار نیست.
3 - آیا فضا تهی و از هیچ است؟
مسلما فضا تهی و از هیج نیست جون اولا درست است که فضا را مانند ماده نمی بینیم ولی وجود فضا رامی بینیم و وجود نمی تواند از هیچ باشد در ثانی اگر فضا تهی از هیچ است در ان صورت چه ضرورتی وجود دارد که جرم جسمی که در فضا حرکت می کند افزایش یابد اگر فضا از هیج بود منفعل عمل میکرد و جرم اجسام در حال حرکت را تغیییر نمی داد
4 - ماده وفضا از چه چیزی به وجود آمده اند؟
ماده و پاد ماده از یک نوع ذره مطلق و غیر قابل تجزیه به وجودآمده اند؛یعنی ذرات در حال سکون ویا کم تحرک،"فضا " به وجود آمده اند و ذرات در حال حرکت،"ماده" به وجود آمده است.این ذارت فاقد جرم هستند وجرم تنها با حرکت به وجود می آیند؛ جرم اجسام در حال سکون ناشی از حرکتی است که در داخل اجسام وجود دارد.
با آن که گفتیم ماده و فضا و پاد ماده از یک نوع ذره به وجود آمده اند،اما به خاطر امکان تفکیک و سهولت در بحث، از این به بعد نام ذرات تشکیل دهنده فضا را "ذرات فضا" و نام ذرات تشکیل دهنده ماده را "ذرات ماده" و ذرات تشکیل دهنده پاد ماده را "ذرات پاد ماده" می خوانیم.
5 - چگونه می توان فضاپیمایی ساخت که با سرعت نزدیک به سرعت نور حرکت کند؟
برای اینکه ما بتوانیم فضاپیمای بسازیم که در فضا با سرعت نزدیک به سرعت نور حرکت کند و از افزایش شدید جرمش جلو گیری شود، باید این فضاپیما را شبیه به بشقاب پرنده بسازیم که هم زمان با حرکت انتقالی ،حرکت تند وضعی نیز داشته باشد.اگر بشقاب پرنده واقعا وجود داشته باشد به نظر می رسد که شکل خاص آن و نیز نحوه حرکت آن؛برای جلوگیری از افزایش شدید جرمش در سرعت های بالا طرح ریزی شده است
6 - چراحرکت وضعی فضاپیمایی که به شکل بشقاب پرنده ساخته می شود، مانع از افزایش شدید جرم آن در سرعت نزدیک به سرعت نور می شود؟
چون افزایش جرم فضاپیما ناشی از مقاومت ذرات فضا در مقابل فضاپیما است.اما وقتی فضا پیما مانند بشقاب پرنده می چرخد، مقاومت ذرات فضا در مقابل آن کمتر می شود که گویی آنها را کنار می زند. در واقع، موج و جریانی از ذرات فضا ایجاد می کند که فضاپیما بتواند در سرعت نزدیک به سرعت نور به حرکت خودش، بدون افزایش شدید جرم، ادامه بدهد.
7 - علت افزایش شدید جرم در سرعت های بالا چیست؟
قبلا عنوان کردیم که ذرات فضا از ذرات مطلق فاقد جرم به وجود آمده است و وقتی جسمی در فضا حرکت می کند ،این حرکت جسم موجب جابجایی ذرات فضا به صورت موج می شود، هر چقدر سرعت حرکت جسم تند تر باشد مقاومت ذرات فضا بیشتر می شود و در سرعت نور که آخرین حد جابه جایی ذرات فضا به صورت موج است(ودیگر فرصت جابه جایی به صورت موج برای ذرات فضا نیست)، اگر در این حال به جسم برای حرکت به جلو نیرو وارد کنیم ، ویی به کل عالم فشار وارد می کنیم. چون ذرات فضا درکنار هم هستند و نیز به دلیل این که کل عالم در داخل فضای دیگری نیست تا در آن جا به جا شود برای همین است که جرم جسم بی نهایت زیاد می شود به عنوان مثال وقتی سرعت هواپیما به سرعت صوت می رسد که آخرین حد جابه جایی ملکول های هوا به صورت موجی است ، مقاومت هوا در برابر آن شدیدا افزایش می یابد. البته هواپیما با سرعت بیشتر از سرعت صوت هم می تواند حرکت کند ، چون ذرات هوا را می شود فشرده تر کرد ، اما ذرات مثلا یک متر مکعب فضا را نمی شود فشرده تر کرد.
در ضمن اضافه می کنم که ذرات فضا در داخل اجسام هم حضور دارند؛ یعنی حتی در داخل الکترون و پروتون هم هستند .لذا در موقع حرکت،جرم تمام ذرات موجود در داخل جسم و سطح جسم افزایش پیدا می کند.
8 - زمان چیست؟
زمان مانند ماده و فضا ، وجود خارجی ندالد ؛ زمان یعنی تغییر موجود در ماده ، و از این تغییر و حرکت در مواد ، ذهن ما چیزی به نام "زمان"را ساخته است. زمان بعد چهارم ماده هم نیست. متذکر می شوم ، همانطور که از سقوط اجسام ،بر اثر نیروی جاذبه ، ذهن ما چیزی به نام بالا و پایین ساخته است ( در حالی که ر کل عالم ، بالا و پایینی وجود ندارد) و همینطور از تغییر و حرکت موجود در ماده، ذهن ما چیزی به نام زمان ساخته است.
در ضمن اشاره می کنم که زمان ازلی و ابدی هم نیست؛ چون یک سر آن در حال است. بنابر این ازل آن نمی تواند در بینهایت باشد. زمان ابدی هم نخواهد بود و پایانی خواهد داشت؛ یعنی هر وقت که عمر مواد به پایان برسد زمان هم به پایان خواهد رسید همچنین تغییر زمان ناشی از افزایش جرم است؛ چون با افزایش جرم ، تغییر در ماده کند تر می شود
9 - نورهای مختلف چیستند؟
نورهای مرئی یا نامرئی با هر طول موجی که دارند، همه ناشی از موجی است که در دریایی ذرات فضا به وجود می آید . مثلا وقتی در بین پروتون ها برخورد و تنشی به وجود می آید، از برخورد ذرات ماده در پروتون ها با همو با ذرات فضای اطرافشان، موجی در دریای ذرات فضا ایجاد می شود که به آن موج نور می گوییند. البته در این برخورد ها تعدادی از ذرات موجود در پروتون ها به ذرات فضا تبدیل می شوند.در ضمن اشاره می کنم که نور جرمی ندارد و جرم آن ناشی از حرکت موجی در ذرات فضا است.
10 - جرم چیست؟
جرم ناشی از حرکت ذارت ماده است و وقتی با صرف نیرو جسمی را به حرکت انتقالی در می آوریم ، موج و جریانی از ذرات فضا در اطراف جسم به وجود می آید و آن جسم را به پیش می برد. ااین موج و جریان ذرات فضا،"جرم" نام داردکه در اطراف و داخل جسم به وجود می آید.
وقتی اجسام ثابت هستند نیز جزم وجود دارد که آن جرم ناشی از حرکت ذرات ماده در خود جسم ایت؛ موج و جریان دیگر داز ذرات فضا در اطراف و داخل جسم به وجود آمده است که جرم اجسام را ثابت می سازد.
11 - موج و جریان ذرات فضا ، امکان چند نوع حرکت مدت دار را برای اجسام به وجود می آورد؟
دو نوع حرکت،یعنی حرکت مستقیم و حرکت وضعی .چون در فضا دونوع موج و حرکت به وجود می آید که یکی برای حرکت مستقیم اجسام است و دیگری برای حرکت وضعی اجسام و نیز برای ذراتی مانند پروتون و الکترون
12 - جاذبه و دافعه های الکتریکی ، مغناطیسی،جاذبه جرمی و مانند اینها از چیست؟
جاذبه ای که میان الکترون و پروتون وجود دارد بیشتر جاذبه ای است که از برخورد ذرات ماده هایشان به وجود می آید که در خلاف جهت هم می چرخند؛ و چون جرم پروتون زیاد تر است ، بر اثر برخورد ذره های پروتون با الکترون، باعث چرخش الکترون به دور پروتون می شود هر چقدر الکترون و پروتون از یکدیگر دورتر باشند جاذبه ی بین آنها بیشتر از موجی است که در دریای ذرات فضا ایجاد می کنند؛که این موج در مسیری شبیه به فنر رقاصک ساعت ایجاد می شود.
جاذبه ای که در میان دو پروتون در داخل اتم وجود دارد،مثل جاذبه ی بین الکترون و پروتون نیست ، بلکه در واقع تمام پروتون های یک اتم، بیشتر شبیه به پروتون هستند یعنی همه با هم در داخل اتم می چرخند. اما هر پروتون یک حرکت وضعی کند تر هم در داخل اتم دارد و همچنان که یک پروتون متلاشی نمی شود ، آنها هم متلاشی نمی شوند و همه با هم تقریبا با سرعت چرخش ذرات ماده هایشان در داخل اتم با هم می چر خند. در این وضعیت، برخورد شدیدی بین ذرات ماده هایشان که جهت چرخششان یکسان است به وجود می آید؛ و دافعه شدیدی ایجاد می شود و آنگاه انرژی زیادی تولید می شود که به آن انرژی هسته ای می گویند.
در پایان اشاره می کنم که جاذبه و دافعه مغناطیسی ناشی از ردیف شدن اتم ها است که در نتیجه موجهای جاذبه و دافعه شان نیز در جهت خاصی ردیف می شوند.
|
|