مغناطیس درمانی چیست؟
مغناطیس درمانی یک روش مطمئن و بی ضرر برای استفاده از میدانهای مغناطیسی برای بدن به جهت کسب اهداف درمانی می باشد.
از این روش می تواند به صورت مستقل یا همراه با درمان حاضر استفاده شود ،مغناطیس درمانی می تواند یک راه موثر برای به دست آوردن آرامش در دردهای مفاصل ،التهابها و سفت شدن عضلات باشد.
در طول چند دهه اخیر ثابت شده است که در بسیاری از فرهنگها مانند چین باستان ،یونان و مصر از مغناطیس برای کاهش درد و دیگر علائم بیماری استفاده می شده.اگرچه میزان و وزن مغناطیس موجود در آن زمان استفاده از مغناطیس را کاری دشوار ساخته بود.امروزه مواد قویتر و کوچکتر منجربه استفاده محصولات درمانی مغناطیس مدرن شده که درحال حاظر بیش از120 میلیون نفر در سراسر دنیا از این محصولات استفاده می کنند.
تاریخچه ی طب مغناطیس :
200 سال قبل از میلاد مسیح یک فیزیکدان یونانی در می یابد استفاده از آهن ربا در کاهش دردهای موضعی تاثیر مثبتی دارد و در پیرو آن اشاره شده که ابن سینا نیز در دردهای مفصلی از مغناطیس درمانی استفاده می کرده است . جالب اینکه در زمانهای قدیم کسانی که دچار غش می شدند دور آنها خط فلزی می کشیدند.
در همین عصر خودمان نیز بارها دیده و یا شنیده ایم که کسانی که دچار هیجانات عصبی و شوک می شدند طلا را به داخل آب می انداختند و بعد آب را به خورد طرف می دادند ! باید به اطلاع شما برسانم که در همین الان نیز در ژاپن لیوانهایی هست که آب را یون دار می کند که افراد آب آشامیدنی خود را توسط این لیوانها می خورند . مثال ها فراوانند که در حال حاضر در حال تحقیق هستیم و …
بهر حال طب مغناطیس بعنوان یک متد مکمل ( نه درمان ) و بدون زیان استفاده می شود و جالب است بدانید که طبق آمار 140 میلیون نفر تا به امروز از مغناطیس درمانی استفاده کرده اند که 80 درصد آنها جواب مثبت گرفته اند.
طب مغناطیس چه می گوید ؟
ما در یک مغناطیس بزرگ بنام کرة زمین زندگی می کنیم که بطور ناخواسته و با پیشرفتهای علمی و زندگی مدرن و تکنولوژیهای جدید ، این نیروی مغناطیسی طبیعی زمین دچار بی نظمی و اختلال گشته است.
با اختراعاتی مثل ماشین ، قطار ، هواپیما و ساختمانها و برج هایی با اسکلت های فلزی و … همه و همه مانند یک سپر در برابر مغناطیس طبیعی زمین عمل می کند . موضوع وقتی پیچیده تر می شود که در می یابیم که علاوه بر آن در دنیایی زندگی می کنیم که مدام در معرض پرتوها و امواج و تشعشاتی نظیر : تلفن همراه ، کامپیوتر ، دکل ها و خطوط انتقال برق ، تلویزیون و …
یک کم که فکر می کنیم می فهمیم که چرا افراد و مردم شهرنشین نسبت به آدمهای روستایی بیشتر دچار سردرد ، استرس ، میگرن و بی خوابی ، کم اشتهایی ، احساس خستگی و رخوت و … می شوند ؟ چرا ؟ می دانید چرا ؟ چون بالانس مغناطیسی سلولهای بدن بهم می خورد
آلودگی وامواج منتشر شده از این وسایل دارای یون های مثبت<+> هستند. که این یون های <+> در دم و بازدم وارد بدن شده که باعث کند شدن گردش خون و کسل شدن شماو رسوب املاح در رگ های شما و در نتیجه چسبندگی رگ ها می شوند.
در کنار یونهای <+> در هوا یون های منفی <-> وجود دارند.یون های منفی باعث افزایش سرعت گردش خون و شادابی شما وبه متا بو لیسم سوخت وساز کمک میکنند.
بدن انسان سرشار از فلزاتی (تحت عنوان یون ) است مانند کلسیم ، پتاسیم ، سدیم … که برای انتقال سیگنال های الکتریکی بین مغز و اعصاب دخالت دارند . (سلولهای عصبی برای انتقال پیام های عصبی از امواج الکتریکی استفاده می کنند). )
این یونها در سیستم ارتباطی داخلی بدن نقش مهمی دارند . بدن ما امروزه در محیطی رشد کرده که غنی شده از آب (H2O ) و اکسیژن (O2 ) مواد مغذی و مغناطیس است و این بدن که دارای الکترو مغناطیس است نسبت به مغناطیس طبیعی کرة زمین ( که قبلا به آن اشاره شده ) واکنش نشان می دهد .
جالب است بدانید که چون مغز انسان یک محیط مغناطیسی منتشر می کند دانشمندان با استفاده از اشعه های قابل استفاده برای اندازه گیری مغناطیس به این نتیجه رسیده اند که مغز از طریق آن می تواند حتی اعمال شیمیایی داخل بدن را کنترل کند.
وقتی که ما نفس می کشیم ، در هر بار تنفس یونهای مثبت و منفی را که در فضای اطراف ما وجود دارد را وارد بدن می کنیم که تقابل این دو یون موضوع قابل بحث در افزایش و یا کاهش دستگاه گردش خون می باشد .مولکول های هوا به طور طبیعی و دائمی در حال یونیزه شدن هستند (تبدیل به ذرات شارژ برقی مثبت یا شارژ برقی منفی ) . انرژی این تبدیل از عوامل گوناگون می آید که مهم ترین آنها عبارتند از : پرتوهای معروف به پرتوهای زمینه و پرتوهای کیهانی که از همه سوی کیهان به کرة زمین می آیند ، امواج الکترو مغناطیس ، تابش نور خورشید ، صاعقه و آبشارهای طبیعی و …. تحت برخی شرایط جوی شمار کل یون های هوا و نیز نسبت ذرات شارژ منفی به طور طبیعی و به اندازه کافی تولید می شوند . این مقدار 300 تا 1000 عدد در هر سانتی متر مکعب هوا وجود دارد (این مقدار احتمالا همان سطحی است که طبیعت برای فعالیت مطلوب به بدن انسان مناسب دانسته ) در مناطق شهری مخلوطی از آلودگی های هوا باعث کاهش مقدار یونهای شارژ منفی در هوا می شود و هر چه مقدار آلودگی هوای شهر بیشتر شود عمر یون های شارژ منفی در هوا کمتر می شود امروزه مشخص شده که وقتی مقدار یون های شارژ منفی کمتر از مقدار طبیعی باشد و یا به عبارت دیگر وقتی یون های شارژ مثبت بیشتر از مقدار طبیعی باشد نتیجه اش پیدایش بیقراری ، نگرانی و تشویش و افسردگی روانی در انسانهاست.
به هر حال چندی از آثار روش یونهای شارژ منفی در روی بدن انسان را می توان ثابت کرد عبارتند از:
کاهش ضربان قلب و فشار خون – افزایش حجم هوای وارد شده به ریه ها در هر تنفس – تاثیر بر غدد درون ریز ( غدد تولید کنندة هورمون ) – تاثیر بر ریتم ها و امواج طبیعی مغز- یون های مثبت به محض ورود به بدن شارژ منفی داخل خون را کم می کند و این یعنی چسبندگی داخل سرخرگ و کاهش جریان خون ، تقابل آن با یون منفی یعنی بهبود چرخش خون و جابجایی اکسیژن یعنی کمک به متابولیسم بدن ، یعنی جلوگیری از هدر رفتن انرژی و همة اینها یعنی احساس آرامش بیشتر و انرژی بیشتر.
نحوه عملکرد مغناطیس درمانی به چه صورت است؟
تمام عملکردهای فیزیکی و ذهنی هر فرد با میدانهای الکترومغناطیسی کنترل می شود که با حرکت یون های الکتروشیمیایی در بدن تولید می شوند.وقتی جایی از بدن زخم می شودو بافتی از بدن آسیب می بیند یون های مثبت به سمت مکان آسیب دیده حرکت کرده و باعث ایجاد درد و ورم می شوند.برای اینکه این زخم بهبود یابد می بایست قسمت آسیب دیده به یون های منفی طبیعی خود بازگردد،مواد الکترو شیمیایی مربوط به ورم و درد نیز میبایست برداشته شده و اکسیژن و مواد مغذی به منطقه آسیب دیده برسد.
تمامی موجودات از یک سیستم میدان مغناطیسی درونی استفاده میکنند. الکتریسیته درونی و میدانهای مغناطیسی که سیگنالها را در کل بدن برای کنترل اعصاب و ماهیچه ها میفرستند توسط مغز صادر میگردند که امروزه میزان و شدت این میدانها توسط دستگاههای پیشرفته قابل اندازه گیری میباشد.
بدن ما استفاده زیادی از آهن هائی نظیر کلسیم ، پتاسیم و سدیم برای انتقال امواج الکتریسیته بین مغز و اعصاب می نمایند.شریانها و گلبولهای قرمز بصورت نامحسوسی توسط انرژی الکتریسیته منفی شارژ می شوند. از آنجائی که آنها همدیگر را دفع مینمایند گلبولهای قرمز دیگر به دیواره شریانها نمی چسبند که باعث می شوند کانالهای باریک انتقال خون همیشه صیقلی باقی بمانند.
با ورود یونهای مثبت از طریق تنفس از ریه ها به سیستم گردش خونی، میزان بار منفی گلبولهای قرمز کمتر شده و به طبع میزان چسبندگی آنها به کانالهای انتقال خون بیشتر میگردد. که این امر موجب کند شدن میزان گردش خون میشود.
میدان مغناطیسی با بازگشت بالانس الکترومغناطیس به حالت متعادل اولیه به بهبود منطقه آسیب دیده کمک می کند.میدان مغناطیسی دیواره های مویرگهاو همچنین ماهیچه های بدن وبافتهای مربوط به آن را به حالت آرامش در آورده و باعث افزایش جریان خون می شود.اکسیژن و مواد غذایی بیشتر به منطقه آسیب دیده رسیده و باعث از بین رفتن مواد الکتروشمیایی مضرو موادشیمیایی دردآور و خود درد می شود.کل فرایند بازگرداننده بالانس متعادل الکترومغناطیسی به منطقه آسیب دیده بوده وباعث کاهش درد و از بین رفتن عوارض شده و به فرایند بهبود سرعت می بخشد.
استفاده از درمان مغناطیسی در حقیقت باعث کمتر شدن میزان بار مثبت یونها در بدن شده و سرعت گردش خون در بدن را بهبود میبخشد.بهبود میزان گردش خون و ایجاد حرارت در بدن که یکی از کارهای مهم این شیوه درمانیست، در حقیقت کمک به بدن انسان برای انجام سریعتر امر خود بهبودی سیستم بدن است.این روش درمانی که برگرفته از طب قدیم سوزنی در چین باستان است امروزه جایگاه ویژه ای را در درمانهای تکمیلی در کنار درمانهای پزشکی روزمره پیدا کرده است.
زمان پاسخگویی در افراد متفاوت می باشد و ممکن است از چند دقیقه تا چند هفته طول بکشد.تاثیر مغناطیس درمانی بستگی دارد به استفاده از محصولات اصلی مغناطیسی،مدت زمان استفاده از محصولات و نوع و شدت مشکل(بیماری).)
هارولدبور از دانشگاه ییل برای اولین بار با انجام یک آزمایش ساده، به وجود میدان مغناطیسی در اطراف موجود زنده پی برد.او با توجه به یک مولد الکتریکی که در آهنربا در داخل سیم پیچ دوران می کند و جریان تولید میکند، سمندری را در یک ظرف آب نمک قرار داد و ظرف را به دور سمندر چرخاند. الکترودهایی که در این ظرف وجود داشتند و به یک گالوانومتر حساس متصل شده بودند، یک جریان متناوب را نشان می دادند. زمانی که بور این آزمایش را بدون سمندر انجام داد،گالوانومتر هیچ جریانی را نشان نداد.
این بدان معنا بود که در اطراف موجود زنده میدانی وجود دارد که خاصیت مغناطیسی هم دارد. بور این وسیله را بر روی دانشجویان داوطلب خود امتحان کرد و مشاهده نمود که این میدان در بدن انسان هم وجود دارد وکاملا تابع رویدادهای اساسی زیست شناختی بدن است. او این میدان را حیاتی نامید چون هرگاه حیات از بین برود،میدان حیاتی هم از بین میرود. به گونه های که یک سمندر مرده که در دستگاه بود هیچ پتانسیلی به وجود نمی آورد.
یکی از واقعیتهای فیزیکی این است که هر آهنربایی، هر زمانی که ساخته شده، یک قطب شمال و یک قطب جنوب داشته است. هر وقت پژوهشگران تلاش میکردند این دو قطب را از هم جدا کنند، هر تکه خودش به آهنربای تازهای تبدیل میشد که دارای هر دو قطب شمال و جنوب بود. اما مدتها است که فیزیکدانان در جستجوی دلیل این امر هستند و چندین دهه در تلاش برای رسیدن به آهنربایی هستند که تنها یک قطب داشته باشد، موجودی که تکقطبی مغناطیسی نام گرفته است.
جاناتان موریس، از پژوهشگران مرکز مواد و انرژی هلمهولتز در برلین میگوید: « مردم مدتها تکقطبیها را در پرتوهای کیهانی و ذرات شتابدار جستجو میکردند، حتی در سنگهای ماه».
به گزارش نیچر، اکنون موریس و سایرین موفق شدهاند در بلورهای کوچکی به اندازه سوراخ گوش، قویترین نشانهای را که تاکنون برای مغناطیس تکقطبی دیده شده بیابند. به نظر میرسد که وقتی این بلورها تا نزدیکی صفر مطلق سرد میشوند، پر از تک نقاط کوچک شمالی و جنوبی میشوند. این نقاط کمتر از یک نانومتر فاصله دارند و نمیتوان آنها را مستقیما سنجید. با این وجود، موریس و سایر فیزیکدانان معتقدند به آن چه در جستجویش بودند، رسیدهاند. آنها این مورد را در دو مقاله در نشریه ساینس منتشر کردهاند.
این بلورها از موادی ساخته شدهاند که به یخ فشرده معروف است، چون اتمهایش به صورتی مشابه با اتمهای یخ چیده شدهاند. اتمهای این ماده به صورت خاصی روی چهار راس هرم قرار گرفتهاند. هر اتم مانند یک تکه مغناطیس کوچک عمل میکند و وقتی بلور تا دمای نزدیک به صفر مطلق سرد میشود، اتمهای مغناطیسی به صف در میآیند. گاهی سه راس از چهار راس هرم با هم در یک ردیف قرار میگیرند و منطقهای با مغناطیس شمالی یا جنوبی به وجود میآورند که از مرکز هرم تقویت میشود. این تقویت به هیچ جرم فیزیکی وابسته نیست، اما دقیقا به همان نحوی عمل میکند که انتظار میرود یک تکقطبی عمل نماید.
مدرک بیچون و چرا؟کار نظری نشان داده است که تکقطبی ها احتمالا وجود دارند و احتمالا به طور غیرمستقیم مورد سنجش قرار گرفتهاند. اما مقالههایی که این بار در نشریه ساینس به چاپ رسیدند، بیانگر اولین آزمایشهای مستقیم برای ثبت تاثیر تکقطبیها بر یخ فشرده هستند. پژوهشگران از نوترونها برای یافتن اتمهایی که در بلور در زنجیرههای بلند ردیف شدهاند، استفاده کردهاند. این زنجیرهها که رشته دیراک نامیده میشوند، تکقطبهای شمالی و جنوبی را به هم متصل میکنند و مانند وجود تکقطبیها، در دهه 1930 / 1310 توسط نظریهپرداز انگلیسی و برنده جایزه نوبل فیزیک، پل دیراک، پیشبینی شده بودند. سنجش دما که در یکی از این مقالات آمده، بحث تکقطبیها را تایید میکند.
دو مقاله دیگر که قرار است در آرایکسایو به چاپ برسند، به این شواهد میافزایند. اولی حاوی مشاهدات بیشتری است و در دومی، برای رساندن نیروی مغناطیسی هر تکقطبی به 4.6x10-13 ژول بر تسلامتر، از فناوریهای تازهای استفاده شده است. استیو برامول، دانشمند مواد در دانشگاه لندن و از نویسندگان این مقالات، معتقد است جمع شدن همه این شواهد با هم برای مغناطیسهای تکقطبی فوقالعاده است.
پیتر شیفر، از پژوهشگران دانشگاه ایالت پنسیلوانیا، در این باره میگوید: « این نوع اندازهگیریها باعث میشود که تکقطبیها قابلتوجهتر شوند، حداقل در ذهن من این طور است. حتی اگر قرار باشد در جای دیگری مستقیما زیر سوال بروند». مثل هر ذره باردار دیگری، تکقطبیها هم جذب مخالف خود میشوند و قطبهای شمالی و جنوبی با فاصلهای کمتر از یک نانومتر گرد هم میآیند. این مسئله باعث میشود تفکیک و تشخیص آنها به طور مجزا دشوار باشد. اما، چنان که شیفر میگوید: « من خیلی تردید دارم که بگویم غیرممکن است».
برامول اما معتقد است حتی بدون این که یکی از آنهارا دیده باشد، مطمئن است که تکقطبیها آنجا وجود دارند. وی میگوید: « فکر نمیکنم بعد از این همه مقاله دیگر برای کسی جای چنین سوالی مانده باشد.»